*بخش نخست: ریشهها و حافظهی تاریخی زن قزاق
در فراخنای استپهای بادخیز قزاقستان، جایی که زمین و آسمان در افق به هم میرسند، حضور زن همواره چون نغمهای نرم اما استوار در متن تاریخ طنینانداز بوده است. زن قزاق، در روایتهای مردمی، در اشعار عاشقانه، در حماسهها و قصههای قومی، نه تنها مادر و همسر بوده بلکه همپای مردان، نگاهدارندهی عزت، ایمان و خِرَد قومی نیز به شمار میرفته است. او ریشهی قوم است، آتشی است که در دل چادرهای یورت، نسلها را گرم نگاه داشته است.
در فرهنگ سنتی قزاقها، زن جایگاهی مقدس دارد. واژههایی مانند انا (مادر) یا آیما، در زبان قزاقی تنها بیان زیستی نیستند؛ بلکه نماد مهر، خِرَد و کرامتاند. در دوران کوچنشینی، زنان نه در حاشیه، بلکه در مرکز زندگی ایلی بودند. آنان دوشبهدوش مردان به کوچ، شکار و دفاع از قبیله میپرداختند، اما در عین حال نگاهبان روح خانواده، آموزشدهندهی فرزندان و راوی داستانهای نیاکان بودند.
شاید هیچ نمادی به اندازهی «توماریس» ملکهی ساکایی که در برابر لشکر کوروش کبیر ایستاد، چکیدهی روح زن قزاق نباشد. این اسطوره از نسلی به نسل دیگر نقل شده است تا یادآور شود که زن در این سرزمین تنها موجودی لطیف نیست، بلکه منبع قدرت، تصمیم و اراده نیز هست.

در خانوادههای سنتی قزاق، زن محور پیوند میان نسلهاست. نظام خویشاوندی گسترده قزاقها، با احترام عمیق نسبت به مادران و مادرانبزرگ، ساختاری اجتماعی ایجاد کرده است که در آن زن همواره محترم و شنیدهشده است. در آیینهای کهن، مانند "بیتاشار" (آیین آشکار کردن چهرهی عروس)، جایگاه زن در خانواده جدید با اشعاری ستایشآمیز همراه است. در این آیین، عروس با کلمات شاعرانهای مورد احترام قرار میگیرد و به او یادآوری میشود که او نه صرفاً عضو جدیدی از خانواده، بلکه حامل نور و برکت است.
اما این احترام معنوی همیشه با برابری اجتماعی برابر نبوده است. در ساختار سنتی، تصمیمهای قبیلهای عمدتاً توسط مردان گرفته میشد، گرچه زنان به صورت غیررسمی بر مردان تأثیر میگذاشتند. حکمتهای عامیانهای از قزاقها باقی مانده که میگویند: «خانهای که صدای زن در آن خاموش باشد، خالی از سعادت است.» همین نگاه نشان میدهد که زن، حتی در دورههای مردسالارانه، قلب تپندهی زندگی قزاقی بوده است.
با ورود اسلام در قرون میانه، اخلاق خانوادگی قزاقها با ارزشهای اسلامی درآمیخت. درک از زن، در کنار ویژگیهای قومی، با مفاهیمی چون عفت، احترام به مادر و مسئولیت در تربیت فرزند تکامل یافت. در اشعار صوفیانهی قزاقی، زن نهتنها موجودی زمینی، بلکه مظهر عشق الهی توصیف شده است.
این میراث معنوی تا امروز در فرهنگ قزاقها زنده است: احترام به مادر، پیوند خانوادگی، و نقش زن بهعنوان منبع آرامش و ثبات. با این حال، همانطور که جمهوری قزاقستان از قرن بیستم وارد جهان صنعتی و مدرن شد، چهرهی زن نیز ناگزیر دگرگون گردید.

*بخش دوم: زن قزاق در جهان نو – آموزش، سیاست و جامعه
قرن بیستم برای زنان قزاق، قرنی از بیداری و تغییر بود. با پیوستن قزاقستان به اتحاد جماهیر شوروی، اصلاحات اجتماعی وسیعی آغاز شد که هدف آن، گنجاندن زنان در چرخهی کار و آموزش بود. برای نخستین بار، زنان قزاق به مدارس دولتی راه یافتند، در کارخانهها و ادارات مشغول به کار شدند و به تدریج تصویر زن باسواد و مستقل در ذهن جامعه شکل گرفت.
در دوران شوروی، زن دیگر صرفاً نگهبان خانه نبود؛ او معلم، پزشک، مهندس و کارمند شد. در همان حال، فشارهای ایدئولوژیک نیز سبب شد تا نقش سنتی خانواده به حاشیه برود، اما در عین حال بنیان استقلال اجتماعی زنان گذاشته شد. بسیاری از زنان تحصیلکردهی قزاق که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰میلادی در دانشگاههای شوروی درس خواندند، بعدها پایهگذاران آموزش مدرن، بهداشت عمومی و فرهنگ شهری در قزاقستان شدند.
پس از فروپاشی شوروی و اعلام استقلال در سال ۱۹۹۱میلادی، قزاقستان وارد مرحلهای تازه از تاریخ خود شد. با شکلگیری دولت ملی و اقتصاد بازار آزاد، نقش زنان نیز دگرگون گشت. از یکسو بحران اقتصادی سالهای نخست استقلال، زنان را ناچار به ورود گستردهتر به بازار کار کرد؛ از سوی دیگر، آزادیهای سیاسی و مدنی امکان بروز استعدادهای آنان را فراهم آورد.

امروزه بیش از نیمی از جمعیت کشور، حدود ۵۲ درصد را زنان تشکیل میدهند. نرخ سواد زنان بیش از ۹۹ درصد است و در دانشگاهها سهم دانشجویان دختر از پسران بیشتر شده است. در رشتههای پزشکی، اقتصاد، علوم اجتماعی و آموزش، زنان اکثریت قاطع دارند. این امر، در بلندمدت، ساختار فکری جامعه را تغییر داده است.
در سیاست، پیشرفتها قابل توجه اما محدودند. در پارلمان جمهوری قزاقستان، سهم زنان در حال حاضر حدود ۲۷ درصد است. هرچند این رقم نسبت به دهه ۱۹۹۰میلادی افزایش چشمگیری دارد، اما هنوز فاصلهی زیادی تا برابری واقعی باقی مانده است. با این حال، چهرههایی چون داریگا نظربایوا (رئیس سابق سنا)، گولشره آبدیقالیقوا (معاون پیشین نخستوزیر) و آلیا راخمتاللهوا نمونههایی از حضور مؤثر زنان در سیاست ملی هستند.
در عرصهی اقتصادی نیز، زنان قزاقستانی نیرویی پویا محسوب میشوند. بیش از ۴۰ درصد از کسبوکارهای کوچک و متوسط کشور در اختیار زنان است. در شهرهای بزرگ مانند آستانه و آلماتی، بسیاری از استارتاپها، فروشگاههای مد و زیبایی، شرکتهای آموزشی و خدماتی توسط زنان جوان اداره میشوند. این نسل جدید از زنان کارآفرین، اغلب تحصیلکرده، چندزبانه و آشنا با فناوریاند و با استفاده از فضای دیجیتال، چهرهای نو از زن قزاق را به نمایش میگذارند.
اما چالشها همچنان فراوان است. شکاف دستمزدی میان زنان و مردان که حدود ۳۰ درصد برآورد میشود، یکی از مشکلات مزمن بازار کار است. همچنین، زنان در سطوح مدیریتی شرکتها هنوز در اقلیتاند. مطالعات نشان میدهد که تنها حدود ۱۸ درصد از مدیران ارشد در بخش خصوصی را زنان تشکیل میدهند.
مسئلهی خشونت خانگی نیز یکی از دغدغههای جدی جامعه است. در سالهای اخیر، افزایش آگاهی عمومی باعث شده تا قربانیان بیشتری موارد خشونت را گزارش دهند، اما هنوز موانع فرهنگی و اجتماعی فراوانی بر سر راه عدالت وجود دارد. دولت قزاقستان در سال ۲۰۲۳میلادی اصلاحاتی را در قانون جزا اعمال کرد تا مجازات سختتری برای خشونت خانوادگی در نظر گرفته شود، و سازمانهای غیردولتی متعددی در حمایت از زنان قربانی فعالیت میکنند.
در کنار این چالشها، باید به موضوع تعادل میان نقش خانوادگی و شغلی زنان نیز پرداخت. بسیاری از زنان قزاق، بهویژه در طبقه متوسط شهری، میان آرمان استقلال شخصی و فشار سنتی برای ایفای نقش مادری در کشاکشاند. جامعه هنوز در حال یافتن الگویی تازه است که در آن زن بتواند هم کار کند و هم خانوادهای پویا داشته باشد.
در عرصهی فرهنگی، حضور زنان در رسانه، سینما و ادبیات چشمگیر است. نسل جدیدی از نویسندگان و هنرمندان زن با موضوعاتی چون هویت، عشق، وطن و عدالت اجتماعی به میدان آمدهاند. آنان نه تنها در آثارشان صدای زن را بازتاب میدهند، بلکه در بازتعریف مفهوم «زن قزاق» در دوران جهانیشده نقش تعیینکننده دارند. از بازیگران و خوانندگان معروف گرفته تا روزنامهنگاران و بلاگرهای اجتماعی، زنان قزاق امروز سازندگان گفتمان تازهای از برابری و فردیتاند.
*بخش سوم: افقهای پیش رو – زن قزاق میان امید و مسئولیت
در چشمانداز آیندهی جمهوری قزاقستان، نقش زنان دیگر امری حاشیهای نیست بلکه محور توسعهی پایدار است. برنامههای استراتژیک دولت قزاقستان، مانند «چشمانداز ۲۰۳۰میلادی»، به صراحت بر اهمیت مشارکت برابر زنان در سیاست، اقتصاد و علم تأکید دارد. هدفگذاری برای حضور ۳۰ درصدی زنان در ردههای بالای مدیریتی، هرچند هنوز کاملاً محقق نشده، اما نشاندهندهی مسیر روشن پیش رو است.
در سالهای اخیر، مؤسسات بینالمللی چون سازمان ملل و بانک جهانی، از جمهوری قزاقستان به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در آسیای مرکزی در زمینهی آموزش و بهداشت زنان نام بردهاند. شاخص توسعه انسانی برای زنان در قزاقستان بالاتر از میانگین منطقه است. دسترسی زنان به خدمات درمانی، مرخصی زایمان، و بیمههای اجتماعی بهبود یافته و سطح مشارکت آنان در آموزش عالی از ۶۰ درصد فراتر رفته است.

با این حال، برای رسیدن به توازن واقعی، جامعه قزاق باید با بازنگری فرهنگی نیز همراه شود. در لایههای عمیقتر سنت، هنوز نگاه محافظهکارانهای نسبت به استقلال زن وجود دارد. در برخی مناطق روستایی، ازدواج زودهنگام، وابستگی اقتصادی و نبود فرصتهای آموزشی مانع پیشرفت دختران جوان است.
دولت و جامعهی مدنی باید دست در دست هم دهند تا از طریق آموزش، رسانه و قانون، ذهنیتها تغییر کند. آموزش نه تنها برای زنان بلکه برای مردان نیز باید بازنگری شود تا مفهوم برابری به صورت متقابل درک گردد.
از سوی دیگر، آیندهی زن قزاق به فناوری گره خورده است. دنیای دیجیتال، فرصتهای تازهای برای اشتغال، آموزش از راه دور و بیان فرهنگی فراهم کرده است. زنان کارآفرین در بستر فضای مجازی، امروز نه تنها در داخل کشور بلکه در بازارهای بینالمللی نیز فعالاند. این تحولات، چهرهای جهانی به زن قزاق میدهد: زنی با ریشههای قومی، اما با نگاهی فراملی و مدرن.
در سطح اجتماعی، ارزشهای خانوادگی همچنان نقش مهمی ایفا میکنند. قزاقها خانواده را ستون جامعه میدانند، و زنان همچنان نگهبان این ارزشاند. اما خانوادهی امروزی، برخلاف گذشته، دیگر بر پایهی فرمانپذیری نیست، بلکه بر پایهی مشارکت و گفتوگو شکل میگیرد. نسل جوان زنان، بهویژه در شهرها، ازدواج را نه ضرورت، بلکه انتخاب آگاهانه میدانند و نقش مادری را در کنار رشد شخصی میپذیرند.
از منظر فرهنگی، زن قزاق در حال تبدیل شدن به نماد تعادل است: "تعادل میان ریشه و آینده"، " تعادل میان سنت و مدرنیته". او میخواهد همانقدر که از گذشته الهام میگیرد، آینده را نیز خود بسازد. از توماریس باستان تا مدیران جوان عصر دیجیتال، این خط پیوستهی قدرت و خرد زنانه در جمهوری قزاقستان ادامه دارد.

در نهایت، آیندهی جمهوری قزاقستان بدون شک در دستان زنانی است که هم دانش دارند و هم جسارت. آنچه امروز در مدارس، دانشگاهها و سازمانهای مدنی در حال شکلگیری است، نسل تازهای از رهبران زن است که نه در سایه، بلکه در روشنای جامعه خواهند ایستاد.
نتیجهگیری:
چهرهی زن قزاقستان امروز، آیینهای از تاریخ، فرهنگ و تحول است. او در قرن بیستویکم نه تنها میراثدار تمدن عشایری و ارزشهای اخلاقی است، بلکه معمار جامعهی مدرن نیز به شمار میآید. در او تلاقی دو جهان را میبینیم: جهانی از گذشتهی اسب و استپ، و جهانی از فناوری و آزادی. اگر در دیروز او مادر ایل بود، امروز او معلم، دانشمند، هنرمند، سیاستمدار و کارآفرین است.
توسعهی واقعی جمهوری قزاقستان، تنها در صورتی ممکن است که این نیروی عظیم انسانی، نیمی از جمعیت کشور فرصت شکوفایی کامل بیابد. سرمایهگذاری در آموزش زنان، اصلاح قوانین حمایتی، مبارزه با خشونت و تبعیض، و ارتقای حضور آنان در مدیریت دولتی و اقتصادی، نه فقط وظیفهای اخلاقی، بلکه ضرورتی راهبردی برای آیندهی کشور است.
زن قزاق، فراتر از جنسیت، نماد روح ملی است؛ روحی که در سختیها صبر میکند، در بحرانها امید میکارد، و در مسیر آینده، پرچم رشد و عدالت را برمیدارد. در سیمای او، میتوان سیمای فردای قزاقستان را دید: سرزمینی آزاد، آگاه و انسانیتر.
منبع:
https://informburo.kz/stati/trudno-li-byt-zenshhinoi-v-kazaxstane
https://www.inform.kz/ru/zhenshini-kazahstana-v-tsifrah-interesnie-fakti-4aaae1
نظر شما